شلنگ، حساب

ساخت وبلاگ

هر وقت خانه شان می رفتم

شلنگ تخته اش به راه بود

یکی حواله ی من می کرد

یکی هم حواله ی زنش

خوب،

کاسبی اش این بود

آخرِ سر حساب می کردیم.

پایان...
ما را در سایت پایان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4kelaseakhar5 بازدید : 138 تاريخ : شنبه 15 ارديبهشت 1397 ساعت: 22:12