بی قافیه

ساخت وبلاگ

امروز فیلم می دیدم

هری پاتر

نوحه هم گوش دادم

باسم کربلائی

یکی در انگلیس

یکی در عراق

و من،

در ایران؛

بارها سبک تر شده اند

گناه ها سنگین تر

- بداهه گویی فانتزی نود شبی است -

یکی بود، یکی نبود، نبود:

بال ها شکست؛

""" فرشته ی آرزو، کودکِ باربی است """

تکیه دادم به سقف؛

منشورِ نظم چرت می زد

یکی بانکوکی

یکی از دوشنبه گذشته بود

و غولِ چراغِ جادو میرپنج می زد

""" و من هندوانه به هیرمند زدم """

""" خاکسترِ نشینِ بوی کافورم

گردی اگر هست تکانده ام

بادی اگر هست شنیده ام

غزل گویی من، بی قافیه است """

ردیفِ شکسته

نیازی به مشّاطه ندارد

اینجا مدّعی فراوان است

""" سوت بزن

داورِ میدان های سخت! """

حریفی اگر هست،

منم

جام گردانِ خرابه های تاریخ

کاوشگرِ اقلیم های ناسوت

دلی اگر هست

مرده است

مردی اگر هست

مرده است

مرده است

مرده است.

پایان...
ما را در سایت پایان دنبال می کنید

برچسب : قافیه, نویسنده : 4kelaseakhar5 بازدید : 158 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 10:57