پایان

متن مرتبط با «عید» در سایت پایان نوشته شده است

عیدانه

  • بابا نان ندارد اسلوبِ فقیری آداب خاصی نمی طلبد """ عید که می شود هانیه غمگین می شود در گوشه ای با مدادَش نقاشی لباسِ عید می کشد و چه خنده ها و شادی ها می کند با نقاشی عیدانه اش """ بابا نان ندارد؛ دردی ست بی درمان آن قدر بزرگ است که تمام وجودم در هم می پیچد. ,عیدانه ...ادامه مطلب

  • شیرینی عید و شیطان

  • "" خائن نیستم! یعنی وطن فروش نیستم؛ "" عجب هندوانه های شیرینی! دیروز تره بار بود، فیلمِ گرگم به هوا اِکران شده بود، بازیگرِ معرکه، حضرت آیة الله محمد رضا دامت برکاته بود، سفر اروپا شاید رفته ای، همه می روند، شاید من هم شیطان گازم بگیرد و بروم؛ این زوزه ها حاصلِ شکم سیری است - با طنابِ همسایه به چاه می رود - "" جهازِ شیشه ای شکستنی است سر من هم می شکند "" این چفیه های سوخته، بسیجی نیستند؛ من شیرینی عیدم را خورده ام، آیا شما هم خورده اید؟ ,شیرینی,عید,شیطان ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها